บทนำ Mana
«مانا، نمیتونی تا ابد فرار کنی. خه جایی باید باهاش مواجه شی. باید یه تصمیم سخت بگیری. กำลังตรวจสอบ»
مانا که براي فرار از زندگی نهچندانآرامش به زیرزمینی تاریک و نمور پناه برده، با پیامی مواجه میشود که زندگاش را به کلی دگرگونمی سازد.
مکن است بوی گلوگیاهها موقتاً بوی نای محیط را پوشش بدهد و همصحبتی با موش کوچولوی سفید، گهگاه احساس تنهایی مانا را کمقند اما حروف سبز صفحهی کامپیوتر، تونلی به دنیایی مخوف و رازآلود باز کرده که با ورود به آن، دیگر برگشتی درکار نیس ต…
در کمیہ دیجیتال مانا، شما وارد داستان مرموز مانا و موشک میشوید و پابهپای شخصیتها تصمیمات سخت میگیرید، مما ح لمیکنید و داستان را به روش خودتان پیش میبرید. به نظر شما مانا میتواند از پس مسئولیت بزرگی که به گردنش افتاده به خوبی بربیاید؟
مانا که براي فرار از زندگی نهچندانآرامش به زیرزمینی تاریک و نمور پناه برده، با پیامی مواجه میشود که زندگاش را به کلی دگرگونمی سازد.
مکن است بوی گلوگیاهها موقتاً بوی نای محیط را پوشش بدهد و همصحبتی با موش کوچولوی سفید، گهگاه احساس تنهایی مانا را کمقند اما حروف سبز صفحهی کامپیوتر، تونلی به دنیایی مخوف و رازآلود باز کرده که با ورود به آن، دیگر برگشتی درکار نیس ต…
در کمیہ دیجیتال مانا، شما وارد داستان مرموز مانا و موشک میشوید و پابهپای شخصیتها تصمیمات سخت میگیرید، مما ح لمیکنید و داستان را به روش خودتان پیش میبرید. به نظر شما مانا میتواند از پس مسئولیت بزرگی که به گردنش افتاده به خوبی بربیاید؟
เพิ่มเติม
